بازگشت همان جسم. هالی. دنباله‌دار اینبار نامتناوب.

من، از شب‌هایی که روز می‌شود و روز‌هایی که نیلی.

بازگشت همان جسم. هالی. دنباله‌دار اینبار نامتناوب.

من، از شب‌هایی که روز می‌شود و روز‌هایی که نیلی.

ستاره‌ی هالی می‌رود، می‌آید و دوباره دیده می‌شود. ولی ستاره‌ای که می‌بینیم هالی است بعد از این همه سال؟‌ پس سفری که رفته؟

  • ۰
  • ۰

Drum roll please!

من کم به خودم خیانت نکردم تا حالا، ولی بزرگترینش شاید دست کشیدن از نوشتن بوده. یادمه و می‌دونم چرا و چطور شد که دست کشیدم، ولی نمی‌فهمم چرا قانع شدم. به هر حال. نوشتن واجبه، دست کم برای من. اگه تمام این سال‌ها به نوشتن از و خوندن خودم ادامه دادم بودم، شاید همه چیز انقدر پیچیده نشده بود و شاید هنوز حس زندگی توی من جریان داشت. 

حالا توی شرایط و احوال این روز‌ها، احساس کردم نوشتن می‌تونه چیزی باشه که من رو به زندگی برمی‌گردونه. غار خلوت امن دوست داشتنی. 

خیلی چیزها عوض شده. زمین تا آسمون شاید همه چیز تغییر کرده. حالا از بعضی از دست دادن‌ها خوشحالم و حتی کم‌تر حسرت بعضی‌های دیگه رو می‌خورم. و هنوز، هم‌چنان و شاید همیشه، سوال من اینه که من کیم؟ 

  • ۰۱/۰۹/۱۱
  • shiny black

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی